نوشته ها
◄
یادداشت
◄
یادداشت غیرسینمایی
یک روزِ داغِ شهر...
بنبستِ نفرت
صبح امید
برای کودکانِ شهر
شاید اثر دیدهنشدهای از فروغ...
آن سالهای دور...
دَمی غنیمتِ دَم
آدم خسته میشود؛ آدم میبُرَد...
به جُرمِ کارِ درست
یک تصویرِ نهخیلی خوب: تصویرِ بیلبخندِ شاعرِ خندان
خودخواستن/ خودساختن
کاش، صدایی بود...
دردهای بیخبری...
قربانیانِ یک قانونِ نادرست
فروغ فرخزاد: بر دیوارنگارۀ نمایشی/ فرمایشی، یا در خودِ واقعیِ شهر؟
«جای هنرمند، زندان نیست»
لذت، احترام... و ماسک
فعالیتهای پرشمارِ این روزها دربارۀ فروغ فرخزاد
از آقای ابی تا آقای همسایه...
واکسن از دوست میرسد، نیکوست!
حاضری که حضور نداشت!
کاسبیِ ایرانی: کسبِ سود، به قیمتِ حذفِ تولیدکننده!
دورِ آخر...
سالِ بد/ سالِ اشک...
دعوتی به مهمانی/ مهمانیِ مرگ...
کسی کاری نمیکند؛ خودمان کاری کنیم
مرزهایِ بیشرمی
کادر پزشکی: قهرمانانِ دوره کرونا
بنبست از دو سوست!
در حاشیه انهدام هواپیمای پرواز تهران- اکراین
رویایِ تسکینِ این دردِ تکراری
ریسمانِ سستِ عدالت
مردم، کجای قصه؟!
دوران انفجار؟!
جای هنرمند، زندان نیست
آرامشِ دور از عشق
دومِ خرداد: بیستودو سال بعد
بی آنها، بی جشن...
یک گوشه پاک و پرنور
... و مگر باورت بود اصلا؟
شکلی از نظم و نظام
تانگوی من با من
اشکِ ایام
پلیس در واقعه تروریستیِ اهواز
حذفِ واقعه
حسِ خوبِ سَبُکی
اینجایی که ما زندگی میکنیم...
کامیار: فرزند پرویز و فروغ
آن مرد، مردی که مینواخت، رفت
دوسرباخت
خاموشی
تیغ بر تشنگی
«آقا»ی دلار
شمالِ بی شمال!
با تو بدرود ای مسافر...
«طبیعت»ِ ساختهگی!
نوروزِ پیروز!
ما را به سختجانیِ خود، این گمان نبود
برای رفتنِ لوونِ نازنین
به احترام و خاطرهٔ زنانِ بزرگِ زندگیام
«میباره بارون، ای خدا، میباره بارون»
کجا باید بریم؟!
یلدایِ بیشکیب
خسته از هر چی که بود، خسته از هر چی که هست...
شلیک کن رفیق!
حکمتی دیگر!
گُلِ گُلدونِ من...
پدربزرگ، فقط پدربزرگ نبود
شب، نقاب عمومی است
چشمهایِ خیلیخیلی بسته
زیباییِ آن بالا
آدمیزاد است دیگر...
سازِ ندیدهمهر
حَیَوان خبر ندارد...!
اگر سردبیر بودم...
اصلِ خویش!
برای سالگرد شلیک ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران
ما و شبکههای اجتماعی
روزی که پلیس، «پلیس» بود
درباره حملههای تروریستی در تهران
رویایِ تسکین
هنرِ برتر
صلیب سرنوشت
برای رفتنِ کیومرث منشیزاده
درباره تحریف و تخریبِ افشین یداللهی
برای دکترم، افشین یداللهی عزیز
برای رفتنِِ بهتآورِ افشین یداللهی
برای آتشنشانهایی که رفتند
برای درگذشت پوران فرخزاد
لحن متفاوت/ تصویر متفاوت
پژوهش به قصدِ نتیجۀ دلخواه
خنده، شادی، سرگرمی: روز دانشجوی امسال!
فروغ و گلستان: یک کنترات؟!
نه حسنِ حسینیام، نه حسینِ حسنی
سپانلو را سیمان کردند
بر عکسِ امید
...و یک سالِ دیگر
یک آرزوی عادی
نیمه پُرِ لیوان!
به بهانۀ دیگر نبودنِ پرویز کلانتری
به نام و برای پدر
حسِ حسرت
مبارکها!
نوروز مبارک باد!
زندگی زیباست!
زیباییِ زنبودن
لذتِ بیپاسبانی
به احترام...
چیزی به روی دل
کسی را که در بند بینی، مخند!
آرزوی یکدستی
از گوجهفرنگی تا مکدونالد
حسِ لمسِ انتها
جشنِ دلتنگی
مِهرِ بی مِهر
ادایِ دانایی
لحن و بارِ معنا
زبان برای قورت ندادن است!
آخرین پر کاه
قانون؟!
بی قضاوت، با تعجب
تلاش خود بودن
مسلمانی!
خاموشی و تماشا
بنده، ریش، کراوات و باقی قضایا!
سرزمین من
شبِ خیس
حقِ طبیعیِ نظر
تیغ بر شعر
مبارزان!
برسانید «برادران»؛ برسانید!
آقای شاهین نجفی
گرگم و گله می برم...
چند روز پیش
آن چه بر فجر و اختتامیه اش گذشت
آقای ف
برف و بغض
آمدن برای رفتن
نانِ ندانستن
بازی زمین سوخته
یادت هست محسن عزیز؟
تحلیل!
رییس بودن، فقط ریاست نیست
گم شده ای به نام اخلاق
دین داری در رمضان
حق های بی وظیفه
هویت!
در حاشیه نمایش 12 فیلم از یك فیلم ساز در یك جشنواره
در حاشیه پخش "سفر سنگ" از تلویزیون
بوی پاییز
در حاشیه نقض حکم انحلال خانه سینما
پایان اقتدار
مراسم خاك سپاری ایرج قادری
آقای وزیر، دست نگهدارید!
وزن اعتراض
بازگشت بخش مستند به جشنواره فیلم فجر
فیلم مستند، ماهواره و تلویزیون ایران
شهر بی شعر
سرانجام، نگاه فرهنگی
مشارکت مراکز دولتی با فیلم سازان
هفت پرده در باب ماهواره
درحاشیه بازداشت یک بازی گر
آداب یک مدیر
فیلم سیاسی یا وزن سیاسی؟
آزادی بیان: از تهران تا كن
از واقعیت به سینما؛ از سینما به واقعیت
آزمون و خطا، نامش مدیریت نیست
کدام مستندساز؟
بار دیگر، اختراع چرخ
فروش فیلم، همکاری نیست
درود بر صداقت شمقدری!
«جشنواره مستند» را دریابیم
سریال های ویژه را آدم های ویژه می سازند
خانه سینما: خانه مستقل
حرف هایی درباره سینمای جنگ
ده نمكی، تلویزیون، مجلس و...
در حاشیه اعتراض به ـ جوایز ـ جشنواره سینما حقیقت
خلاف یا صواب؟
هنر، هنر میطلبد
یادداشت هفته فیلم مستند 24
یادداشت هفته فیلم مستند 6 + 25
یادداشت هفته فیلم مستند 5 +16
حقایق دروغین
در حاشیه اعلام شرایط برای الیور استون
تماشاگران بین دوراهی
«300» مهم تر است یا «سیوند»؟!
برای مسعود ده نمكی درباره «اخراجیها»
سند نادرست، استناد نادرست تر
ارزش تصویر
خانمها، دست نگه دارید!
اگر از سر عقیده نباشد…
هنر را- باز- تعطیل می كنند؟
«زنان»، این زنان یا آن زنان؟
آقایان! اجازه داریم فیلم ببینیم؟
کارشان سینماست، نه جرم شان
تاریخ های این شكلی
آن كس كه جز سرود محبت نمیسرود
بگذارید «شلمچه» منتشر شود
قلم، جسم شریفی بود یك روز!
به او كه بزرگ است و بزرگ
بودن در بودن است یا در روانه بودن؟
به بهانۀ بهار
من پر از وسوسههای رفتنم
وقتی بهار میرود
شعر من شعله احساس من است
… و خاك، خاك پذیرنده
فیلم دیدن، چیز بدی نیست!
«دایره»، سیاهی و ارشاد
سینمای جنگ و آن چه بارها گفته شده
شبی، فقط شبی
از کعبه حجاز تا کعبه راز