نوشته ها



 

دهانت را می‌بویند

مبادا گفته باشی دوستت دارم
 
 
«حکومت طالبان، سرودن اشعار عاشقانه را ممنوع کرد.»
شاید «بدون شرح» می‌توانست بهترین شرح این خبر باشد. ولی خب پیشینه‌اش در همین نظام مقدس سرزمین خودمان نمی‌گذارد و شرح‌های بسیاری از گذشته تلخ و سیاه پیش چشم‌مان ردیف می‌کند:
ممنوعیتِ عاشقانه‌گفتن و انتسابِ اجباری شعرِ عاشقانه به فلان امام و بهمان مناسبت و وصلِ بی‌ربطِ لب و مِی و گیسو به معنویت و کلی بگیروببند و ممنوعیت و...
 
حالا هم گرچه در نگاه مقایسه‌ای و فقط در نگاه مقایسه‌ای، وضع‌مان بهتر است و ارشادها کم‌رنگ‌تر و کم‌توان‌تر شده و گاهی به شکلی دیگر، ولی هنوز هست و هنوز متاسفانه هست.
 
*
 
متن خبر از سایت بی‌بی‌سی:
حکومت طالبان قانون جدید «تنظیم مشاعره» را منتشر کرد که بر اساس آن سرودن شعر عاشقانه، و شعر درباره دختران و پسران ممنوع است.
در این قانون که در جریده رسمی چاپ شده، آمده که از ستایش پسران و دختران یا دعوت به روابط با دوستی با آنها، در اشعار پرهیز شود: «شعر باید خالی از عشق مجازی، خواهشات ناروا و احساسات بی‌جا باشد.»
وزارت اطلاعات و فرهنگ حکومت طالبان موظف شده که هیئتی را در مرکز و ولایت‌ها برای ارزیابی مشاعره‌ها ایجاد کند که نماینده باصلاحیت وزارت اطلاعات و فرهنگ، نماینده وزارت امر به معروف و نهی از منکر و نماینده علما در آن حضور داشته باشند.
این هیئت صلاحیت تحلیل و ارزیابی قبل و بعد از مشاعره، تشخیص نکات مثبت و حذف نکات منفی آن، انتخاب سخنرانان، شاعران و ترانه‌خوانان را در مشاعره خواهد داشت.
براساس این قانون، وزارت اطلاعات و فرهنگ اجازه دارد که شاعران، ترانه‌خوانان و نویسندگانی را که از این قانون تخلف ورزند، مطابق احکام شریعت، مجازات کند.
▪︎
 
 
 
ناصر صفاریان
ده/ شهریور/ چهارصدوچهار