نوشته ها



در حاشیه‌ اطلاعیه دادگاه انقلاب درباره‌ بازداشت تهمینه میلانی

ناصر صفاریان

دادگاه انقلاب اسلامی روز جمعه اعلام كرد: «تهمینه رضایی میلانی، كارگردان سینما به اتهام حمایت از گروهك‌های محارب و ضدانقلاب در آثارش دستگیر شده و در بازداشت به سر می‌برد.» در متن كامل اطلاعیه هم با تأكید مجدد بر كلمه «آثار» آمده است: «به دنبال شكایت مدعی‌العموم، پیرامون فعالیت‌ها و اقدامات یكی از عناصر فعال در زمینه‌ سوءاستفاده از هنر، به نام خانم تهمینه میلانی و روشن شدن فعالیت‌های وی علیه نظام و حمایت او از گروهك‌های محارب و ضد انقلاب در آثار به اصطلاح هنری‌اش و نیز تطهیر و ترویج اهداف شوم گروهك‌های مزبور، نامبرده توسط دادگاه انقلاب اسلامی تهران دستگیر و اكنون در بازداشت به سر می‌برد… همچنین سوابق امر نشانگر آن است كه مشارالیها از هنر به عنوان ابزاری در راستای اهداف سوء گروهك‌های ضد انقلاب و محارب نظام بهره جسته است.»
آن چه در این اطلاعیه جلب توجه می‌كند، اشاره به بیش از یكی از آثار این كارگردان شناخته شده‌ سینمای ایران، با استفاده از كلمه‌های «آثار» (3 بار)، «فعالیت‌ها» (2 بار)، «اقدامات» (1 بار) است. وجود عبارت «سوابق امر» و استفاده از مفهوم كلی هنر در عبارت‌های «یكی از عناصر فعال در زمینه سوءاستفاده از هنر» و «مشارالیها از هنر به عنوان ابزاری در راستای اهداف سوء…» هم نشان‌دهنده‌ همین مسأله است.
نگارنده به عنوان یك منتقد سینما كه پی گیر تمام فیلم‌ها و مسائل سینمای ایران از جمله آثار تهمینه میلانی است، وظیفه‌ خود می‌داند به «آثار» و «فعالیت‌ها»ی هنری این كارگردان اشاره‌ای گذرا داشته باشد.
تهمینه میلانی كه فارغ التحصیل رشته‌ معماری از دانشگاه علم و صنعت تهران است، سینما را در كلاس‌های مركز سینمای آزاد تبریز آموخته و این فیلم‌ها در كارنامه‌ او ثبت شده:
1-پیك جنگل (1363): فیلمی حادثه‌ای درباره‌ نهضت جنگل و یاران میرزا كوچك خان (سمت: منشی صحنه)
2-دل‌نمك (1367): فیلمی عرفانی درباره‌ كارگرانی كه در نمك‌زار كار می‌كنند (سمت: دستیار كارگردان)
3-بچه‌های طلاق (1368): فیلمی خانوادگی درباره‌ پیامدهای ناگوار طلاق بر زندگی كودكان (سمت: نویسنده و كارگردان)
4-عشق و مرگ (1369): فیلمی عاطفی با پس‌زمینه‌ جنگ شهرها و بمباران هوایی تهران (سمت: فیلمنامه‌نویس مشترك)
5-افسانه‌ آه (1369): فیلمی درباره‌ مشكلات زنان در زندگی خانوادگی (سمت: نویسنده و كارگردان)
6-دیگه چه خبر؟ (1370): فیلمی كمدی/ فانتزی درباره‌ یك خواهر و برادر و یك آدم آهنی (سمت: نویسنده و كارگردان)
7-كاكادو (1373): فیلمی كمدی / تخیلی درباره‌ یك موجود فضایی كه به كره‌ زمین می‌آید (سمت: نویسنده و كارگردان)
8-دو زن (1377): فیلمی خانوادگی درباره‌ دختری كه با پدری سخت‌گیر، شوهری شكاك و یك مزاحم خیابانی چاقو به دست روبه‌روست (سمت: نویسنده و كارگردان)
9-نیمه پنهان (1379): فیلمی درباره‌ مرور خاطرات دختری شهرستانی كه زمان انقلاب، هوادار یكی از گروه‌های مبارز چپ می‌شود، بعد، از این سازمان می‌برد، و با بازگشایی دانشگاه‌ها به سر كلاس بر می‌گردد و حالا اصلاً با سیاست سر و كاری ندارد. (سمت: نویسنده و كارگردان)
10-شب‌های تهران (1379): فیلمی جنایی درباره‌ قاتلی كه زن‌های چشم‌آبی را می‌كشد (سمت: فیلمنامه‌نویس)
تعجب آور است كه این آثار، مصداق «فعالیت علیه نظام»، «حمایت از گروهك‌های محارب و ضد انقلاب»، «تطهیر و ترویج اهداف شوم گروهك‌ها» و «بهره جستن از هنر به عنوان ابزاری در راستای اهداف سوء گروهك‌های ضد انقلاب و محارب نظام» باشد.
در اطلاعیه دادگاه انقلاب، از فیلم خاصی اسم برده نشده، و استفاده از كلمه‌هایی كه همگی جمع بسته شده، این نكته را تداعی می‌كند كه اتهامات مطرح شده به همه، یا چند فیلم این فیلمساز، مربوط می‌شود، اما می‌توان حدس زد كه منظور از این اطلاعیه، فیلم آخر تهمینه میلانی یعنی «نیمه‌ پنهان» است. البته با این حساب، متن اطلاعیه دادگاه انقلاب مخدوش است، و با توجه به اهمیت استفاده از كلمه‌ها و مفرد یا جمع بودن آن‌ها در متن‌ها و اطلاعیه‌های حقوقی و قضایی نمی‌توان بارها تأكید بر بیش از یك اثر و یك فعالیت را اشتباه نگارشی دانست.
و اما «نیمه‌ پنهان»: این فیلم، برخلاف برداشت مسئولان دادگاه انقلاب، در تأیید گروه‌های ضد انقلاب نیست. نه تنها در تأیید این گروه‌ها نیست، كه به جرأت می‌توان گفت در نقد و حتی نفی آن‌هاست. این نظر شخصی من نیست، دادگاه انقلاب می‌تواند از كارشناسان نظرخواهی كند تا ببیند برداشت حرفه‌ای‌ها از این فیلم چیست. چون به هر حال، نظر دادن درباره‌ فیلم و سینما و پیام‌های یك فیلم، یك امر تخصصی است و چه بسا گاهی یك صحنه به طور مجرد و تنها، معنی خاصی را در ذهن یك تماشاگر تداعی كند كه اصلاً مورد نظر فیلمساز نبوده و در كلیت اثر معنای دیگری پیدا می‌كند. این دستگیری، نخستین بازداشت یك فیلمساز در تاریخ 101 ساله سینمای ایران است، و این انتظار وجود دارد كه در مراحل تحقیقات، تكمیل پرونده و دادرسی، از كارشناسان سینمایی ایران استفاده شود، و خدای ناكرده كسانی كه تصمیم گیرنده‌ هستند، تنها به عنوان یك بیننده كه البته امیدوارم حداقل فیلم را دیده باشند، داوری نكنند.
«نیمه‌ پنهان» سرگذشت یك دختر جوان است كه از شهرستان به تهران آمده تا در دانشگاه تحصیل كند، و در وانفسای حضور گروه‌های سیاسی مختلف در دانشگاه‌ها در جریان حوادث انقلاب، جذب یكی از این گروه‌ها می‌شود. اگر این موضوع را به همین شكل برای یك نفر تعریف كنیم، شاید اتهامات دادگاه انقلاب در مورد آن صدق كند، اما وقتی فیلم را می‌بینیم، متوجه نگاه خاص فیلمساز می‌شویم كه با دیدی انتقادی به این موضوع پرداخته است.
فیلمساز، به نام هیچ سازمان خاصی اشاره نمی‌كند و تنها این را می‌فهمیم كه سازمان مزبور، یك سازمان چپ سال‌های اول انقلاب است. فیلمساز، قهرمان فیلمش را بره‌ای می‌داند كه نادانسته و از سر ناآگاهی و به تصور این كه دارد به مملكت خدمت می‌كند، جذب این سازمان می‌شود. فیلمساز به سخت‌گیری‌های بی‌مورد این سازمان و نگاه مسئولان آن، كه عشق را مجاز نمی‌دانند و نیروهای شان را فقط به عنوان ابزار پیروزی خودشان نگاه می‌كنند، اشاره دارد. فیلمساز، یأس و سرخوردگی و بریدن این دختر را نشان می‌دهد و سؤال تردیدآمیز او نسبت به دستورالعمل‌های سازمان مزبور را به رخ می‌كشد. فیلمساز نشان می‌دهد كه این دختر، خیلی زود، دور این سازمان را خط می‌كشد، و با بازگشایی دانشگاه‌ها دوباره سرگرم درس خواندن می‌شود.
فیلمساز نشان می‌دهد كه حالا بیش از بیست سال از آن روزها گذشته و آن دختر كه حالا یك مادر است، سرگرم زندگی عادی خانوادگی‌اش است و اصلاً با سیاست كاری ندارد و …
تلاش و توضیح وزارت ارشاد و مسئولانی كه به فیلم پروانه‌ نمایش داده‌اند و به طور قطع، این نظر را داشته‌اند كه فیلم در تأیید گروه‌های ضدانقلاب نیست (وگرنه اجازه‌ نمایش آن را نمی‌دادند) می‌تواند مسئولان دادگاه انقلاب را در داوری عادلانه یاری دهد.

روزنامه نوروز- 13 شهریور 1380