خواب خورشید عوض شد و شد خاطرههای خطخطی. با همراهی و لطف مدیران مرکز گسترش در سالهای قبل از ظهور معجزه هزاره سوم، فیلم در شرایط قابلقبولی ساخته شد؛ ولی خب بههرحال، در حد توان و شرایط موجودِ کشور و مرکز و بنده. اما بعدها خاطرههای خطخطی فیلم کاملتری شد و فیلم بهتری. به همین خاطر هم علاقهای به دیدهشدنِ خواب خورشید ندارم.
این مساله ساده و بدیهی، پیش از این، با خواهش بنده از مدیریت مرکز برای عدم نمایش «خواب خورشید» حلشده و پذیرفتهشده به نظر میرسید. ولی بعدِ مدتها دیدم فیلم را در پلتفرم خاص نمایشِ آنلاینِ فیلمهای مستند گذاشتهاند؛ و حالا مدتیست فیلم را به مهمترین و پربینندهترین پلتفرم نمایشِ آنلاین ایران هم دادهاند. این بار هم مثل قبل، بدون اطلاع بنده.
من که خودم را زدهام به آن راه! میگذارم به حسابِ عوضشدن مدیریتِ کلان و مدیریتِ خُرد و مدیرِ زیردستی و کارمندِ جدید و فراموشی و... ولی خب حتی اگر مرکز گسترش، مالک تمام حق و حقوق فیلم هم باشد (که نیست و بنده هم سهم دارم)، نباید مالک مادی اثر، به مالک معنوی خبر بدهد که فیلم در فلانجا اکران آنلاین شده؟ حقوق مادیِ شریک مالی به کنار، این حق معنوی را هم باید دریغ کنند؟
راستش دیگر نه حوصلهای مانده برای هیچ شکلی از پیگیری و نه اصلا علاقهای به صحبت. انگار همان سالِ هشتادونُه است و انگار همان نمایشِ عجیب و بدون اطلاع من در جشنواره سینماحقیقت.
...خلاصه این که هیچ توصیه و هیچ تمایلی برای دیدهشدن خواب خورشید ندارم. همین. این چند کلمه هم دردِدلی بود و بس... که شکایتی از این «روزگارِ چون شکر آمده» نیست که نیست!
ناصر صفاریان
هفده/ خرداد/ چهارصدوچهار